خود کرده را تدبیر نیست دِ نـَـه دِ پس اونوقت هر کی اشتباه کرد بره بمیره چون دیگه راهی برای زندگی کردن نداره ؟
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم/ همه تن چشم شدم…..
.
.
“دِ نـَـه دِ ”
.
اصلش اینه:
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم/ فکرنکن یاد تو بودم، کارنداشتم ول می گشتم!
دارم از گشنگی میمیــــــــــــــــــرم دِ نه دِ روزه همینه دیگه
ژاپنی ها میگن :
ما میتونیم ، مگر اینکه بلایی نازل بشه !
“دِ نـَـه دِ”……….. درستش اینکه بگی :
ما نمی تونیم ! مگر اینکه فرجی بشه !!!
نوشته شده توسط مهسا در چهار شنبه 28 / 6 / 1390برچسب:,
شمع های ماشینم سوخته,رفتم تعمیرگاه...میپرسه عوضشون کنم؟؟ پـَـَـ نَ پـَـَــفوتشون کن تا صد سال زنده باشی
به دوستم میگم خودکارو بده میگه چیزی میخوای بنویسی؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ یه زیر شلواری براش گرفتم میخوام ببینم اندازشه یا نه
میگم مکانیک سیالات 9 شدم...میگه :یعنی افتادی؟؟؟؟ میگم پَـــــ نَ پــَـــ استاد گفت دست و بالم تنگه9اُ بگیر حالا بقیه شم سر ماه میدم !!:
دیشب رفتیم استخر، می خواستیم کفشارو تحویل بدیم کلید بگیریم، طرف می گه شما هم کفش دارین؟؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ طرح حرم تا حرم بوده پابرهنه اومدیم ثواب ببریم
پشه نشسته رو پام داره خونمو می خوره , دستم رو بردم بالا بزنمش یهو داداشم میگه اااا می خوای بکشیش؟!
پــ نَ پـَـَـ خونش رو خورده می خوامبزنم پشتش آروغ بزنه ببرم بخوابونمش !!
ماشین رو پارک کردم شمارمو گذاشتم زیر برف پاک کن! زنگ زده میگه پراید مال شماست؟ میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ بی ام و بقلی مال منه! شماره مو گذاشتم رو پرایده ریا نشه
اسپری سوسک کش زدم به سوسکه، سوسکه افتاده به پشت دست و پا میزنه...هم خونه ایم اومده میگه داره جون میده..؟
پـَـَـ نَ پـَـَــــ قیافه تورو دیده از خنده ریسه رفته
سر جلسه امتحان به دختره میگم سواله 8 چی میشه؟میگه تقلب میخوای؟ میگم پـَـــــــ نَ پــَــــــــ میخوام ببینم سطح علمیت درچه حد با خانواده بیایمخواستگاریت
به بقاله می گم هزاری بهتر از این نداری؟ میگه پاره س؟ پَـــ نَ پَـــ، امام توش خوب نیفتاده !
از ساق پا تا محدوده ۱۸ قدمو گچ گرفتم، دوستم اومد خونمون عیادت، میپرسه شکسته؟ میگم پَــــ نَ پـَـــ رفیقم اورتوپده، یه تعارف زد منم تو رودرواسی موندم
یه جوش اندازه گلابی رو دماغم زده ، دوستم دیده میگه جوشه ؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ قسمتهای مهم صورتمو علامت زدم ،تو امتحان میاد.)
جارو دستم بود داشتم میرفتم اتاقمو جارو بزنم ...عمه ام دید گفت داری میری جارو بزنی؟ پَـــ نَ پَـــ زنگ زدم بچه ها بیان قسمت ده هری پاتر رو بسازیم !
رفتم حموم داد زدم میگم این آب چرا ســـــــــرده؟!!!!بابام میگه داری دوش میگیری؟ میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ دارم تمرین های دوره غواصی رو تو تشت دوره میکنم!
روز ظهر عاشورا قابلمه به دست افتادیم تو خیابون .دوستم ما رو میبینه می گه:دارین میرین نذری بگیرین؟ میگم پـَـَـ نَ پـَـَـ پسرخاله ام کنسرت هِوی مِتالداره من امشب تو گروهش نوازنده ی قابلمه ام
گزارش گر صدا و سیما در حال تهیه گزارش از وضعت کار و اشتغال جوانان... سلام شمااز وضعیت کاری جوانان راضی هستین؟؟ بله... -خودتون کجا کار میکنید؟؟ ...- تو گاوداری..!!! - کارگر هستین؟؟؟ - پَـــ نَ پَـــ...گـاویم...لباس کارگر پوشیدیم میخوایم از بیمه بیکاری استفاده کنیم
خربزه خریدم اومدم خونه،خواهرم میگه خربزه است؟ میگم پَـــ نَ پَـــ هندونه است داره مسخره بازی در میاره
به نظر شما خطوط آبی رنگ با هم موازی هستند ؟ در ظاهر نه ولی در حقیقت بله.
در تصویر زیر چند گرگ را می توانید ببینید ؟ بیشتر دقت کنید
تصویر زیر شامل چند چهره و صورت است ؟
به نظر شما کدام دایره مرکزی بزرگتر است ؟ سمت چپی ؟ هر دو دایره یک اندازه هستند.
به نقطه خاكستری وسط تصویر زیر نگاه كنید.سپس سر خود را عقب و جلو ببرید. به نظر می رسد كه دوایر می چرخند
خطای چشم - خطای دید
خطوط موازی یا ناموازی
برای 30 ثانیه به حباب سیاه لامپ زیر خیره شوید سپس ناگهان نگاهتان را به قسمت سفید مانیتور یا یك صفحه سفید دیگر بیاندازید.یك لامپ نورانی را جلو چشمان خود می بینید .
فكر می كنید چند رنگ در این تصویر به كار رفته ؟ تنها سه رنگ ! سفید - سبز و صورتی . اما بنظر می رسد دو نوع رنگ صورتی بكار رفته
عس زیر مارپیچ است ؟ ولی در حقیقت دوایری غیر متصل به هم هستند
هر کسی بتواند این شکل را درست کند . جایزه دارد
تصویر چرخان و موج زن
خطای چشم - اشکال هندسی ناممکن
برای چند لحظه به نقطه سیاه وسط عكس زیر خیره شوید . خواهید دید كه هاله دور آن از بین خواهد رفت
تیم پارچه فروشی میگم آقا این پارچه رو بیارین وقتی آوردش طاقه ی پارچه محکم خورد به کمرم برگشته میگه خورد بهتون؟؟؟میگم پـَـ نـَـ پـَـباهم شوخی داریم زد پشتم گفت دمت گرم...!!!!!!!
رفتم فروشگاه لوازم خانگی واسه خرید میگم اقا یکیتون چند لحظه بیاد اینجا،یکیشون با یه شکم غلمبه میگه راهنمایی میخواید؟پـَـ نـَـ پـَـمیخوام یه کم راه بری ببینم به درد مدل شدن میخوری یا نه؟
می خواستم با دوستم برم بیرون بش زنگ زدم که من رسیدم سر قرار میگه لباس بپوشم گفتم:پـَـ نـَـ پـَـلخت بیا مردم فکر می کنن مده!
نشستم دارم واسه امتحان درس میخونم، 4صبح مادرم اومده میگه هنوز داری درس میخونی؟ پـَـ نـَـ پـَـ نیم ساعت پیش فارق التحصیل شدم، الان دارم مطالعه آزاد میكنم
نوزاده تو بغل مامانش گریه میکرده مامانه میگه قربونت برم گرسنته؟ بچه هه به اذن خداوند میگه پَ نَ پَ دارم برای گرسنگان و زلزله زدگان سومالی گریه میکنم
یارو رو پلیس نامحسوس نگه داشته داره جریمه میکنه میگه چرا جریمه میکنی پلیس میگه بارت زیاده میگه بار ماشینم؟پ نه پ بار علمیت از این شلوار شیش جیب و سیبیل کلفتت معلومه که خیلی پری
میخواستم بخوابم به خواهرم گفتم لامپو خواموش كن. گفت نورش اذیت می كنه؟ گفتم: پــَ ... گفت: جرات داری بگو؟ گفتم:پتو میكشم سرم خوب. گفت آفرین بلاخره آدم شدی گفتم پـَـ نـَـ پـَـ فكر كردی تا ابد الاغ می مونم
پنجشنبه حلوا بردم در خونه همسایه، مرده اومده میگه خیراته؟ پـَـ نـَـ پـَـ واسه فروشه، دوتا بردار با یه پلاستیک هزار تومن!
تو بیابون اتیش روشن کردیم دوستم یه چوب بزرگ آورده بندازه تو آتیش میگم بشکنش میگه چوبو؟ پـَـ نـَـ پـَـ کله منو بشکن خودتو تخلیه کن ،رفاقت به درد همین چیزا میخوره
می خوایم بریم سفر (این چند روز عید) می گم زود باشین جم کنین بریم. زنم میگه کجا شمال ؟پـَـ نـَـ پـَـ داره رمضون تموم می شه درهای رحمت الهی بسته می شه جم کنیم بریم لای در گیر نکنیم
یه مگس سقوط کرده تو آبگوشتم، مامانم میگه عوضش کنم برات؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ من همینو میخورم برو یکی تازه شو واسه مگسه بیار!
با مخ اومدم رو زمین بعد رفیقم میگه اخی دردت اومد ؟حرصم دراومد با اعصبانیت گفتم : پـَـ نـَـ پـَـسرمو زدم زمین ببینم ساختار کلی جمجومم قدرته اینو داره با همچین ضربه ای قدرت مقاومت داشته باشه!!!!؟
خواهرزادم امشب می گفت دایی دایی اگه این دكمه رو بزنم كامپیوتر خاموش میشه ؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـدریچه سد باز میشه اب میاد تو خونه مردم میگن هورا هورا
دوستم میگه امروز تو ازمایشگاه اشتباهی به جای اب مقطر حلال ریخت رو دستم دستم داغون شد،میگم الن خوبی؟چیزیت نشده که؟میگه نگران شدی؟گفتم پـَـ نـَـ پـَـمیخواستم ببینم مردی،بیام حلواتو بخورم دهنم شیرین شه
پسر خالم با فک و فامیل خودش و نامزدش رفته محضر ! حاجیه می گه سلامتی اومدین عقد کنید؟ اونم در اومده گفته ، پـَـ نـَـ پـَـاومدم نن جونمو برای شما صیغه کنم ، اینارم آوردم شاهد !
دختره ميگه اگه من برم خارج تو با يه دختر ديگه اي دوست ميشي؟
پَـــ نَ پَـــ ميرم تو اتاقم خودمو حبس مي کنم رو ديوارشم مي نويسم: شايد اين جمعه بيايد ... شايد
زنگ زدم به دوست دختر دوستم فوت ميكنم ميگه مزاحمي؟
ميگم پَـــ نَ پَــــ نسل جديد كولرهاي ال جي هستم با دو سيم كارت مجزا
شمع هاي ماشينم سوخته,رفتم تعميرگاه...ميپرسه عوضشون کنم؟
پـَـَـ نَ پـَـَــ فوتشون کن تا صد سال زنده باشي
ازم ميپرسه: اگه يه موقعيت بهتري برات جور شه منو ول ميکني؟
ميگم:پَـــ نَ پَـــ لگد به بختم ميزنم بات ميمونم تا تو يه موقعيت بهتر برات جور شه منو بپيچوني
به دوستم ميگم خودکارو بده ميگه چيزي ميخواي بنويسي؟
پـَـَـ نَ پـَـَــــ يه زير شلواري براش گرفتم ميخوام ببينم اندازشه يا نه
سر جلسه امتحان به دختره ميگم سواله 8 چي ميشه؟ميگه تقلب ميخواي؟
ميگم پـَـــــــ نَ پــَــــــــ ميخوام ببينم سطح علميت درچه حد با خانواده بيايم خواستگاريت
پـَـَـ نــه پـَـَــــ
داشتيم خيلى شنگول تو خيابون قدم ميزديم كه يهو صداى ترمز شديدى اومدو دوتا پا كه يكى عمودى يكى افقى رو هوا بود...
خلاصه ملت جمع شدن بالاسر يارو كه در اين هنگام راننده پياده شد و در كمال خونسردى گفت: آقا چيزيتون شد؟
يارو هم با همون وضع و صورت خونى مالى در حاليكه به سختى نفس ميكشيد گفت:
پـَـَـ نــه پـَـَــــ خودمو انداختم زمين از داور پنالتى بگيرم!
راننده گفت: نمكدون منظورم اينه كه ميخواى زنگ بزنم اورژانس؟
يارو گفت: پـَـَـ نــه پـَـَــــ زنگ بزن برنامه نود عادل اينا كارشناسى كنن صحنه پنالتى بود يا نه....
به مامانم ميگم: فكر كنم ديگه وقتشه از تنهايي در بيام،هر چي باشه بيست و شش سالمه مامان...
ميگه: يعني زن ميخواي پدرسوخته؟ ميگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ يه داداش توپول موپول ميخواستم روم نميشه مستقيم به بابا بگم.
توالتم،در رو مي زنه،سرفه مي كنم،ميگه يعني نيام تو،گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اگه دستات تميزه بيا واسم طهارت بگير
صبح پاشدم به زور، دارم لباس ميپوشم، بابام ميگه كلاس داري؟! ميگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ نگران لباسم شدم پاشدم ببينم هنوز اندازمه يا نه
به داداشم ميگم برو عصاي آقاجون رو بيار؛
ميگه آقاجون ميخواد بره مگه؟
پـَـَـ نَ پـَـَــــ؛ ميخواد به اذن پروردگار عصا رو تبديل به اژدها كنه
به دوستم ميگم يه ذره حجابتو درست كن ... ميگيرن !
ميگه كي ؟ پليس ؟
پَـــ نَ پَــــ دست اندركاران شبكه فشن تي وي
تو خيابون مارو دست تو دست باهم ديده ... از اين مدلها كه مثلاً مُچمونو گرفته ...
با يه لحني ميپرسه دوست دخترتونه ؟
پَـــ نَ پَـــ مامان بزرگمه ... پيش پاتون از اتوشويي گرفتمش
زنگ زدم به استاد، ميگه چيه نمره ميخواي؟
ميگم پَـــ نَ پَـــ زنگ زدم ببينم فحش هايي كه به خواهر مادرت دادم دليوري شده يا نه؟
رفتم به همسايه مون مي گم تخم مرغ داري؟
مي گه مي خواي غذا درست كني؟
پَـــ نَ پَـــ مي خوام بخوابم روشون تا جوجه بشن بفهمم مادر بودن چه حسي داره
تي شرت « دي اند جي » پوشيدم ...داداشم ميگه « دولچه ، گابانا » ست؟ ميگم
پَـــ نَ پَـــ « داوود و غفوره »
خيام...
بگذار قلم را به غزل بسپارم/
شايد گره اي باز شود از کــــارم/
پرسيد: مگر تو هم غزل مي گويي؟/
گفتم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ !! فقط رباعـــي دارم...
يه عكس جديد گرفتم، به دوستم نشون ميدم ميگه آخِى تويى ؟؟؟؟؟؟؟ ميگم پَ نَ پَ عكس عمه جانِ خدا بيامرزمه اوردم ببينى چه شباهتى به هم داشتيم.
سوار اتوبوس بودم ! به ايستگاه آخر که رسيديم پول رو دادم به راننده ميگه شما هم پياده ميشي ؟ گفتم پـــــ نه پــــــــــــ اين پول رو دادم واسه آيندگان پس انداز کني ! من خودم تا آخر خط باهاتم ، هيچ وقت تنهات نميذارم ! تا آخرين قطره خونم ............... !!!!
رفتيم خواستگاري , پدر دختره برگشته ميگه , حالا شما قصد ازدواج دارين ؟؟
ميگم : پَ نَ پَ اومدم ببينم اگه شما هم صلاح مي دونين دخترتونو يه بار ماچ کنم و برم
ميرم بستني فروشي ياروميگه يستني ميخواي؟
ميگم پَـــــــــــــ
ميگه کوفت پَـــ نَ پَـــ ما هم بستني داريم هم فالوده!!
دستمال کاغذي گرد کردم گذاشتم تو بينيم مامان بزرگم ميگه بينيت خون اومده؟ پـَـــ نــه پـَـــ ديدم از دماغم داره هوا مياد. گفتم حتما پنچر شدم فعلا اينو رد کنم که بادم خالي نشه
رفتم مغازه ميگم CD داريد؟ ميگه خام؟ پـــ نــه پــــــ تنوري باشه با قارچ و پنير
ميگه شما تو خونه همش سه تا بچه اين؟؟؟
گفتم: پـــــــــَ ن پــــــــــَ بابام مارو نمونه زده تو اين سال جهاد اقتصادي اگه مقرون به صرفه بوديم ايشالله خط توليد انبوه رو راه اندازي بکنه
نوشته شده توسط مهسا در یک شنبه 11 / 6 / 1390برچسب:,
تو جاده بنزين تمام کرديم وايساديم کنار جاده 4 ليتري تکون ميديم ! طرف اومده ميگه بنزين تمام کردين ؟
ميگيم:نه پـَـَـــ ميگيم هورا ! ما هم از اين دبـــّه ها داريم !!!
دارم فيلم گريه دار ميبينم , گريه ميکردم , مامانم اومده مي گه فيلمش گريه داره ؟
نه پ خنده داره من دارم گريه مي کنم کارگردانشو ضايع کنم !
جلو در دستشويي، طرف اومده ميگه ع ع ع ببخشيد شما توي صف هستين؟ نــــــــــه پــــــــــــ سوسکيم اومديم نهــــــــار....
صيح اول صبحي نشستم تو تاکسي ، بد عنق...
يه دختري با کلي افاده تا اومد بشينه بغل دستم ،
يهو با صداي بلند باد در کرد !
خيلي خودمو کنترل کردم ، باور کنيـــن خيلي .
ولي يهو پوکيدم از خنده ، چشام شده پرِ اشک...
برگشته ميگه : خنده داره ؟!!
منم گفتم : نه پـَـَـ ... اين اشکِ شوقه تو چشام ...!
رفتم استخر داشتم غرق ميشدم غريق نجات ميله رو برداشته اومده لب استخر با لبخند ميگه ميخاي کمکت کنم؟نه پ با اون ميله استريپتيز کن ببينم بلدي
حموم بودم، مامانم مي زنه به در مي گم بـــله ؟
مي گه حمومي ؟
مي گم نه پـَـ اينجا لندنه، صداي منو از راديو بي بي سي مي شنويد
بهش ميگم: زود باش دمپاييتو بده تا سوسکه نرفته... ميگه:مگه ميخواي بکشيش؟... نه پَ ميخوام بدم سوسکه پاش کنه !!!
تصادف کرديم، زنگ زديم افسر اومده ميگه : تصادف شده؟
ميگم : نه پـــــَ ... داريم هشدار براي کبرا 11 رو فيلم برداري ميکنيم!!!
تو رستوران، پيشخدمتو صدا کردم ميگم آقا توي سوپ من مگس افتاده! ميگه مرده؟ ميگم نَ پـَـَــ هنوز زندست، داره شنا ميکنه، صدات کردم بيايي نجاتش بدي!!!
يارو دو ساعت داره خودپردازو انگولک ميکنه تازه برگشته ميگه شمام کار دارين ؟ نَ پـَـَـ وايستاديم اينجا بنيه و پشتکارِ شما رو سرلوحه زندگيمون قرار بديم
تو دندانپزشکي دکتر آمپول بي حسي رو خالي کرد تو لثه ام. بعد از يه ربع که بي حس شد ميگه:خوب حالا پرش کنم؟! فکر کن من با دهن باز چطوري بهش گفتم نه پــــَ !
ميگم بابا... تصميم رو گرفتم... مي خوام زن بگيرم...
ميگه ميشناسيش؟ ميگم آره..
ميگه مجرده؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ منتظرم شوهرش رضايت نامشو امضا کنه بريم خواستگاري
با دوستم رفتيم تو يه مغازه ي شلوغ که عسل طبيعي ميفروشه؛
نوبت ما که ميشه طرف ميگه:شمام عسل ميخواين!؟
پـَـَـ نــه پـَـَـــ دوتا زنبوريم اومديم استخدام شيم!
رفتم پيژامه از کمد برداشتم پوشيدم
بابام ميگه از تو کمد برداشتي؟
پَـــــ نَ پـَــــــ گذاشته بودم تو يخچال تابستونيه پيژامه تگري بپوشم خنک شم
ميگم آقا شهيد همّت کجاس؟
ميگه بزرگراه شهيد همّت؟
ميگم پَــــ نَ پَـــــ ميخواستم خودشو پيدا کنم يه خانوادهاي رو از نگراني در بيارم!!!
به استاد ميگم لطفا كمكم كنيد دارم مشروط ميشم
ميگه نمره ميخواي
گفتم پَـــــ نَ پَــــــ... نظر شما رو در مورد مقدار و جنس خاكي كه بايد بريزم تو سرم ميخوام!
نوشته شده توسط مهسا در یک شنبه 11 / 6 / 1390برچسب:,
برخي از روان شناسان عقيده دارند رنگي که برگزيده و دلخواه کسي است، مي تواند گوياي خصوصيات اخلاقي و روان شناسي او باشد. مطلب زير چکيده اي است از بررسي و پژوهشهاي فراوان در اين زمينه از دانشگاههاي مختلف جهان که هم اکنون، انتخاب رنگهاي يک جعبه مداد رنگي توسط بچه ها را نيز نشانه اي از خصوصيات اخلاقي آنها مي دانند!
حال شما از داخل يک جعبه مداد رنگي، چه رنگي را مي پسنديد؟
قرمز
اين رنگ نشانه شدت و زياده روي است. قرمز رنگ عشق و تنفر، فداکاري و خشونت، خون و آتش و... است. کسي که به اين رنگ علاقه دارد، هرگز نمي تواند در زندگي بي تفاوت باشد.
اين گونه اشخاص، تند و سرکش و در عين حال فعال، شجاع و کمي عجول هستند.
قضاوتهاي عجولانه و ناگهاني در مورد ديگران، اغلب سبب از بين رفتن دوستي هايشان مي شود.
دو صفت ممتاز آنها خوش قلبي و حس جاه طلبي است. به طور کلي دوستداران رنگ قرمز، داراي خصوصيات متضادي هستند.
صورتي
رنگ صورتي در واقع همان قرمز است که کمرنگ شده پس اگر به اين رنگ علاقه داريد، تمام صفات رنگ قرمز را البته کمي ملايم تر دارا مي باشيد. با گذشت هستيد و در عشق، تندي نشان نمي دهيد. ديگران را خوب درک مي کنيد و به دليل نشاط و شادابي تان، مورد علاقه اطرافيان خود هستيد.
آنهايي که به اين رنگ علاقه دارند، اغلب شکست ها، خشونتها و دشواري هاي زندگي را تحمل کرده اند و با مشکلات فراوان مواجه شده اند.
آبي
رنگ آبي از رنگهايي است که طرفداران زيادي دارد. اگر به اين رنگ علاقه داريد، کاملاً مي توانيد احساسات و هيجانات خود را کنترل کنيد.
ظاهر آرام شما، ديگران را وادار مي کند که به شما احترام بگذارند. دوست داريد پيوسته مورد احترام و ستايش ديگران قرار بگيريد. در خريد و پوشش لباس قناعت مي کنيد و به علت شرم و حيا و گاه غروري که داريد، ميل داريد اغلب تنها باشيد. ناداني و عدم فهم ديگران شما را کسل مي کند و کساني که از نظر هوش و فهم بر شما برتري دارند، شما را ناراحت مي کنند. کارهاي خود را از روي نظم و ترتيب و بر پايه قواعد معيني انجام مي دهيد. يکي از صفات مشخص شما پشتکارتان است.
قهوه اي
اگر رنگ قهوه اي را دوست داريد، کاملاً مي توان روي شما حساب باز کرد. با ثبات، شاعر پيشه و کمي فيلسوف مآب هستيد. بندرت تغيير عقيده مي دهيد و با آنکه کمتر تصميم مي گيريد، اما هر بار که تصميمي بگيريد، آن را به مورد اجرا مي گذاريد.
شما کاملاً در نگهداري اسرار ديگران قابل اعتماد هستيد. ميل داريد پيوسته در عالم خودتان باشيد و گاهي با اطرافيان خود، رفتار خوشونت آميزي در پيش مي گيريد. در عشق هرگز بدبين نيستيد.
خاکستري
اين رنگ مظهر چشم پوشي از خوشي هاي دنياست. کساني که به اين رنگ علاقه دارند، اغلب در زندگي احساس رضايت مي کنند، خاکستري رنگ عقلاست و جواناني که اين رنگ را دوست دارند در واقع خود را هم شأن و همتراز اشخاص ميانسال مي دانند و در زندگي احساس بي نيازي مي کنند.
اغلب کساني که از نظر فکر و ايده به آنها برتري دارند، خيلي آسان طرف توجهشان قرار خواهند گرفت.
نارنجي
رنگي است ترکيبي و آنهايي که اين رنگ را رنگ دلخواه خود مي دانند، اجتماعي و خوش خلق هستند و با مردم خوب رفتار مي کنند.
نفوذ در اين گونه افراد مشکل است. هوسباز نيستند و اگر با کسي دوستي کنند، صداقت و فداکاري دارند. اگر افراد اين دسته با کسي که خصوصيات اخلاقي خودشان را داشته باشد، ازدواج کنند، سعادتمند مي شوند.
سبز
رنگ سبز، طبيعت و تازگي است. اگر به اين رنگ علاقه داريد، زندگي با شما آسان است. نقطه اشتراک فراواني با افراد علاقه مند به رنگ نارنجي داريد. روابط شما با ديگران بر پايه اصول و قرارداد است. دوست نداريد که در زندگيتان حوادث غير مترقبه به وقوع بپيوندد، اما کنجکاوانه به ماجراهاي زندگي ديگران توجه داريد!
فيروزه اي
دوستداران اين رنگ، اسرار آميزند و احساساتي و کارهاي شخصي خود را به خوبي اداره مي کنند. پشتکار دارند و با ثباتند و به نصايح ديگران در مورد کارهاي خود، کمتر توجه دارند.
سياه
اين رنگ بر خلاف عقيده همگان، رنگ نوميدي و عزا نيست، بلکه نشانه خوش ذوقي و ظرافت طبع است. اگر از دوستداران اين رنگ هستيد، مسلماً به شخصيت اطرافيان خود احترام مي گذاريد و براي آنکه ديگران را با ارزش و برجسته نشان دهيد، از هيچ گونه کمکي به آنها دريغ نمي کنيد. هرگز خود را به ديگران تحميل نمي کنيد و نظرات ديگران را نيز به آساني مي پذيريد!
زرد
رنگي اسرار آميز و با شکوه و در عين حال سرشار از شور و نشاط! دوستداران اين رنگ، يک لحظه نمي توانند در حالتي ثابت باشند. پيوسته مجذوب زيبايي ها و ظرافتها مي شوند و مغرور و اجتماعي هستند. معاشرت با اين گروه از افراد، لذتبخش است. آنها بيشتر به امور معنوي اهميت مي دهند. هر چند دنياي خود را نيز از دست نمي دهند.
نوشته شده توسط مهسا در یک شنبه 11 / 6 / 1390برچسب:,
سوار تاکسي شدم.يارو صداي ضبطشو تا ته زياد کرده بود.ميگم ميشه صداي ضبطتونو کم کنيد؟
ميگه اذييتتون ميکنه!
پـــــــَ نَ پــــــــَ گفتم کم کني اين يه تيکشو من بخونم ببيني صداي کدوممون بهتره!!!!
رفتم سر خاک خدا بيامرزي دارم خرما تارف مي کنم،
طرف برداشته ميگه فاتحه است ديگه نه؟
پـَـَـ نَ پـَـَـــ م خدا بيامرز زنده شده داريم جشن مي گيريم!
رفتم از قسمت قفسه باز کتابخونه 2 تا کتاب برداشتم آوردم گذاشتم جلوي مسئولش که وارد حسابم کنه؛
ميگه: ميخواي ببريشون؟
پَــ نَ پَـــ اومدم کتابارو بهت توصيه کنم بخوني، ميانگين ساعت مطالعه تو مملکت بره بالا
سر امتحان برگه تقلبم و در آوردم دارم مينويسم
مراقبه ديده ميگه تقلبه؟؟
.....ميگم پَــــ نَ پَــــ دعاي ابوحمزه ثماليه
رفتم بچه خواهرمو از مهدکودک بيارم،
مربيه ميگه: بچه رو ميبريدش؟
ميگم: پَــ نَ پَـــ همين جا ميخورمش
رفتم بالاي برج ميخواستم خودمو بندازم پايين
يارو ميگه ميخواي خودکشي کني؟
ميگم پــــَ نه پــــــَ اومدم ببينم سرعت صفر تا صدم از اين بالا تا پايين چقدر ميشه، بجاي پروژه بدم دانشگاه
رفيقم ميگه اگه با گوشي برم تو اينترنت از شارژم کم ميشه؟
پَـــ نه پَـــ از ذخيره ارزي کشورهاي عضو اپک کم ميشه
دم دستشويي عمومي واستادم تا نفر قبلي بياد بيرون ،
اومده بيرون ،ميبينه دارم پيچ و تاب ميخورم ميگه دستشويي داري؟؟
ميگم نه پس ، دارم با صداي موزيکي که نواختي تمرين رقص عربي ميکنم!
حواسم نبود با صورت رفتم تو در
ميگه نديديش؟
ميگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ من داركوبم مي خوام با منقار يه سوراخ برا خودم باز كنم برم تو
رفتم دکتر ميگم:دو روزه بدنم خيلي درد ميکنه!
بعد از 10 دقيقه معاينه ميگه: ميخواي واست دارو بنويسم؟!
پـَـَـ نَ پـَـَــــ ميخواي واسم دعا کن تا خوب بشم!!!!
زنگ زدم ميگم مامان بيا منو گرفتن...
ميگه خاک تو سرم, گشت ارشاد؟
ميگم پـَــــــ نَ پـَــــ مرکز نخبگان ايران
حدود 3 صبح بود رفتم سر يخچال تنگه آب رو برداشتم آب بخورم،
دوستم بلند شده ميگه ميخواي آب بخوري ؟
گفتم پـَـَـ نَ پـَـَــــ ،تو خواب يادم افتاد به گلا آب ندادم ميخوام بهشون آب بدم
با گل رفتم بيمارستان
نگهبان ميگه گل براي مريضتون آوردين
گفتم پ نه پ اومدم خواستگاري تو با اين سيبيلات...
کامپيوترم يه ويروس گرفته بود رفتم کلي پول آنتي ويروس اورجينال دادم
بعد سه ساعت اسکن ويروسه رو پيدا کرده پيغام داده: آيا مطمئن هستيد که مي خواهيد اين ويروس را حذف کنيد؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ مي خوام ازش نگهداري کنم بزرگ بشه بشه عصاي دستم
دارم تو حياطمون موتورمو تعمير ميکنم به مامانم ميگم دستمال بيخودي داري؟
ميگه ميخواي موتورتو تميز کني؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ ميخوام هل هله کنان برم تو کوچه کردي برقصم
طوطي گرفتم
فاميلمون اومده ميگه اااااااااااااااااااااااا طوطيه؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ يا کريمه يه کم با فتوشاپ تغييرش دادم
داشتم تلويزيون ميديدم
بعد مادر بزرگم اومده کانال رو عوض کرده بعدش به من ميگه داشتي ميديدي؟؟؟!!!
پَـــ نَ پَـــ داشتم گرمش ميکردم تا شما بياي ببيني!!!!!
رفتم واسه استخدام,
يارو ميگه اومدي واسه استخدام؟
پ ن پ اومدم ببينم کي استخدام مي شه ازش شيريني بگيرم!
نوشته شده توسط مهسا در یک شنبه 11 / 6 / 1390برچسب:,